در آن سوی خیالم وضع بحرانیست،

المها زار می گریند، 

ز هر آزار می گریند. 

هوای خاطرم ابری و بارانیست،

درون سینه ام بغضیست پنهان،

که هر دم می کند عصیان.

هوسها در قفس بندی و زندانیست،

خیال قامت سرو خرامان

عصایی بر امید خسته ام بود،

تسلّای دل بشکسته ام بود.

روانی از برم بی غم، تو ای بی درد و بی پروا،

روانی گشته ام از غم، در این م، در این سودا

من تنهای تنها.

نگاه انتظارم خسته می گردد ز رهپایی،

همه راه فرارم بسته می گردد.

کجایی؟

دلم از غصه لبریز است و لبریز،

هوا ابری و بارانیست این پاییز،

خزانباد است و باران و خزان ریز.

الا ای یاد شیرین و غم انگیز،

تو مانی شاد و دلخوش تا دگر پاییز!

خدا حافظ، خدا حافظ!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دنیای ابی و صورتی myeb99 کتابخانه عمومی امام رضا (ع) شهرستان زهک خرید آنلاین لباس زنانه سایز بزرگ Sam گذربه سختی مجله مسکن کیان احمد